جدول جو
جدول جو

معنی خرک زمین - جستجوی لغت در جدول جو

خرک زمین
(خَ رَ زَ)
حشرات چون مار و سوسمار و جز آن که بزبان علمی فرنگ ربتیل گویند. (از ناظم الاطباء). حشرات الارض. (آنندراج) ، حمارقبان. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ)
ملک بدون اجاره و بدون مالیات. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(جَ جِ زَ)
ضریبه. خراج الارض. رجوع به خراج الموظف در این لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(مُ / مِ کِ زَ)
گیاهی است بغایت خوشبوی، و آن را به عربی سعد گویند، و مشکک زمینی هم می گویند. (برهان). گیاهی است خوشبوی. (انجمن آرا). سعد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (الابنیه چ دانشگاه صص 27-95). مشکک. (فرهنگ رشیدی). تاپالاق. (یادداشت مؤلف). گیاهی است از تیره جگن ها که دارای ساقۀ زیرزمینی بسیار خوشبوی و معطر است و بطور خودرو در مزارع می روید. سعد. سعد کوفی. طپلاق. تپلاق. مشت. مشکک. قرقرون. مشک زیرزمین. (فرهنگ فارسی معین) :
زآهوی این خاک مجوئید مشک
بار امان نیست در این شاخ خشک
قاعده ای نیست برون از خلل
مشک زمین گشت به پشکل بدل.
ضیاءالدین نخشوی (از انجمن آرا).
و رجوع به مشکک شود
لغت نامه دهخدا
نام آبادی از دهستان فیروزجاه بابل
فرهنگ گویش مازندرانی